شاهد از غيب رسيد
عباس عبدی
وقتي كه فضاي سياسي و اجتماعي چنان خراب شود كه حتي گزارههاي روشن و قطعي هم به گوش افراد نرود، بايد از آن فضا ترسيد، گويي مصداق آن گفته خداوند ميشويم كه گوش هايي دارند كه نميشنود، چشمهايي دارند كه نميبيند و... و صفت امروز جامعه ما بيشباهت به اين نيست. براي اثبات آن كافيست ارقام موجود در يادداشت حاضر را با اندكي دقت مطالعه كنيم تا قضايا دستمان بيايد.شعار اصلي متوليان جديد، عدالت و عموماً هم به معناي برابري اقتصادي آن بود. اين شعار در كنار شعارهايي كه عليه سرمايهداران و پولداران و نيز مفسدان و... داده ميشد، نوعي از مدينه فاضله را نويد ميداد كه در زمان كوتاه و در پي مسندنشين شدن آقايان رخ خواهد داد. اما از پيش هم گفته شده بود كه اتلاف منابع نفتي به تجربه نشان داده نه تنها رشد اقتصادي را ايجاد نميكند، بلكه نابرابري را هم بيشتر ميكند. اين مسأله دلايل روشني دارد كه در اينجا فرصت پرداختن به آن نيست، بويژه آنكه بارها هم دلائل بروز اين نتيجه منفي گفته شده است. اما ظاهراً كسي گوش شنوايي براي اين مسأله بديهي نداشت. براي اثبات مسأله كافيست كه هزينههاي ناخالص خانوارهاي شهري از سال 1383 تا 1385 و ضريب جيني آنها را مقايسه كنيم، تا معلوم شود سياستهاي دو سال اخير چه خسارت مهمي از حيث نابرابري طبقاتي زده است.سهم دهكهاي هزيهاي از هزينه ناخالص خانوارهاي شهري در سالهاي 1383 تا 1385دهكها 1383 1384 1385دهك اول 25/2 90/1 13/2دهك دوم 77/3 72/3 54/3دهك سوم 83/4 84/4 60/4دهك چهارم 92/5 88/5 63/5دهك پنجم 05/7 03/7 76/6دهك ششم 27/8 38/8 14/8دهك هفتم 91/9 95/9 84/9دهك هشتم 11/12 27/12 29/12دهك نهم 05/16 19/16 42/16دهك دهم 85/29 85/29 66/30ضريب جيني 384/0 389/0 400/0نسبت 20 درصد ثروتمند به 20 درصد فقير 62/7 19/8 30/8ملاحظه ميكنيد كه از سال 1383 به بعد نه تنها ضريب جيني كه معرف نابرابري اقتصادي است كم نشده كه بيشتر هم شده است. و سطح مصرف ده درصد فقيرترين جامعه كمتر شده و در عرض سطح مصرف ده درصد ثروتمندترين جامعه بيشتر شده است. به طوري كه نسبت مصرف 20 درصد ثروتمندترينها به 20 درصد فقرا، از 62/7 برابر در سال 1383 به 30/8 برابر در سال 1385 رسيده است و به احتمال قوي در سال 1386 (سال جاري) اين روند بدتر هم خواهد شد.اما نكته مهمي در اينجا وجود دارد كه توجه به آن ضروري است. ده درصد فقيرترين افراد جامعه وضعشان از لحاظ مصرف در سال 1385 نسبت به سال 1384 اندكي بهبود يافته است. در حالي كه دهك دوم وضعشان بدتر شده است. در مقابل دهكهاي بالاي درآمدي (هشتم، نهم و دهم) نيز وضعشان بهتر شده است. چرا؟دليل بهتر شدن وضع طبقات بالا اين است كه درآمدهاي نفتي به صورت بسيار ناعادلانهاي راه خود را به جامعه باز ميكند و پولدارها را بيش از نسبت پولشان پولدارتر ميكند و به فقرا سهم كمتري حتي به نسبت فقرشان ميدهد. اما دهك اول (يا فقيرترين طبقه جامعه) به دليل پرداختهاي انتقالي (سهام عدالت و پرداختهاي نقدي) قدري كمتر از دهكهاي دوم و سوم و چهارم ضرر كردهاند. اين امر نتيجه پرداختهاي انتقالي است و اثري كاملاً موقتي دارد اما در سازوكار اقتصادي ،آنان بيش از گذشته متضرر شدهاند و با قطع اين كمكها، دهك اول و فقير جامعه بيش از پيش به روز سياه خواهند نشست.كساني كه حتي اندكي حساسيت به سرنوشت كشور و اين مردم دارند، به خود اجازه نميدهند، اين امور بديهي و روشن ناديده گرفته شود و آينده كشور بازيچه قدرتطلبي اين و آن شود. ادامه اين وضع جز تشديد نابرابري و افزايش فقر هيچ اثر ديگري ندارد.
پانويس:
«تعريف ضريب جينی»: اگر همه ثروت جامعه نزد يك نفر باشد و ديگران هيچ چيزي نداشته باشند ضريب جيني برابر يك مي شود كه حداكثر نابرابري است.و اگر همه دقيقا به اندازه هم داشته باشند ضريب جيني صفر مي شود كه به معناي برابري كامل است.واقعيت جامعه ميان اين دو رقم است كه افزايش آن به معناي نابرابري بيشتر است.
http://www.newsecularism.com/2008/0308-C/032108-Abbas-Abdi.htm
عباس عبدی
وقتي كه فضاي سياسي و اجتماعي چنان خراب شود كه حتي گزارههاي روشن و قطعي هم به گوش افراد نرود، بايد از آن فضا ترسيد، گويي مصداق آن گفته خداوند ميشويم كه گوش هايي دارند كه نميشنود، چشمهايي دارند كه نميبيند و... و صفت امروز جامعه ما بيشباهت به اين نيست. براي اثبات آن كافيست ارقام موجود در يادداشت حاضر را با اندكي دقت مطالعه كنيم تا قضايا دستمان بيايد.شعار اصلي متوليان جديد، عدالت و عموماً هم به معناي برابري اقتصادي آن بود. اين شعار در كنار شعارهايي كه عليه سرمايهداران و پولداران و نيز مفسدان و... داده ميشد، نوعي از مدينه فاضله را نويد ميداد كه در زمان كوتاه و در پي مسندنشين شدن آقايان رخ خواهد داد. اما از پيش هم گفته شده بود كه اتلاف منابع نفتي به تجربه نشان داده نه تنها رشد اقتصادي را ايجاد نميكند، بلكه نابرابري را هم بيشتر ميكند. اين مسأله دلايل روشني دارد كه در اينجا فرصت پرداختن به آن نيست، بويژه آنكه بارها هم دلائل بروز اين نتيجه منفي گفته شده است. اما ظاهراً كسي گوش شنوايي براي اين مسأله بديهي نداشت. براي اثبات مسأله كافيست كه هزينههاي ناخالص خانوارهاي شهري از سال 1383 تا 1385 و ضريب جيني آنها را مقايسه كنيم، تا معلوم شود سياستهاي دو سال اخير چه خسارت مهمي از حيث نابرابري طبقاتي زده است.سهم دهكهاي هزيهاي از هزينه ناخالص خانوارهاي شهري در سالهاي 1383 تا 1385دهكها 1383 1384 1385دهك اول 25/2 90/1 13/2دهك دوم 77/3 72/3 54/3دهك سوم 83/4 84/4 60/4دهك چهارم 92/5 88/5 63/5دهك پنجم 05/7 03/7 76/6دهك ششم 27/8 38/8 14/8دهك هفتم 91/9 95/9 84/9دهك هشتم 11/12 27/12 29/12دهك نهم 05/16 19/16 42/16دهك دهم 85/29 85/29 66/30ضريب جيني 384/0 389/0 400/0نسبت 20 درصد ثروتمند به 20 درصد فقير 62/7 19/8 30/8ملاحظه ميكنيد كه از سال 1383 به بعد نه تنها ضريب جيني كه معرف نابرابري اقتصادي است كم نشده كه بيشتر هم شده است. و سطح مصرف ده درصد فقيرترين جامعه كمتر شده و در عرض سطح مصرف ده درصد ثروتمندترين جامعه بيشتر شده است. به طوري كه نسبت مصرف 20 درصد ثروتمندترينها به 20 درصد فقرا، از 62/7 برابر در سال 1383 به 30/8 برابر در سال 1385 رسيده است و به احتمال قوي در سال 1386 (سال جاري) اين روند بدتر هم خواهد شد.اما نكته مهمي در اينجا وجود دارد كه توجه به آن ضروري است. ده درصد فقيرترين افراد جامعه وضعشان از لحاظ مصرف در سال 1385 نسبت به سال 1384 اندكي بهبود يافته است. در حالي كه دهك دوم وضعشان بدتر شده است. در مقابل دهكهاي بالاي درآمدي (هشتم، نهم و دهم) نيز وضعشان بهتر شده است. چرا؟دليل بهتر شدن وضع طبقات بالا اين است كه درآمدهاي نفتي به صورت بسيار ناعادلانهاي راه خود را به جامعه باز ميكند و پولدارها را بيش از نسبت پولشان پولدارتر ميكند و به فقرا سهم كمتري حتي به نسبت فقرشان ميدهد. اما دهك اول (يا فقيرترين طبقه جامعه) به دليل پرداختهاي انتقالي (سهام عدالت و پرداختهاي نقدي) قدري كمتر از دهكهاي دوم و سوم و چهارم ضرر كردهاند. اين امر نتيجه پرداختهاي انتقالي است و اثري كاملاً موقتي دارد اما در سازوكار اقتصادي ،آنان بيش از گذشته متضرر شدهاند و با قطع اين كمكها، دهك اول و فقير جامعه بيش از پيش به روز سياه خواهند نشست.كساني كه حتي اندكي حساسيت به سرنوشت كشور و اين مردم دارند، به خود اجازه نميدهند، اين امور بديهي و روشن ناديده گرفته شود و آينده كشور بازيچه قدرتطلبي اين و آن شود. ادامه اين وضع جز تشديد نابرابري و افزايش فقر هيچ اثر ديگري ندارد.
پانويس:
«تعريف ضريب جينی»: اگر همه ثروت جامعه نزد يك نفر باشد و ديگران هيچ چيزي نداشته باشند ضريب جيني برابر يك مي شود كه حداكثر نابرابري است.و اگر همه دقيقا به اندازه هم داشته باشند ضريب جيني صفر مي شود كه به معناي برابري كامل است.واقعيت جامعه ميان اين دو رقم است كه افزايش آن به معناي نابرابري بيشتر است.
http://www.newsecularism.com/2008/0308-C/032108-Abbas-Abdi.htm
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر